رو به اتمــ ـ ـ ـآمــــــ
مبارک است ؛
بالاخره " تو " هم " او " شدی !
من هم تصمیم گرفتم چهارم شخص ِ مفرد ، شوم ،
ضمیری که وجودش مستتر ، در سوم شخص هاست .
یک جایی تو زندگی نباید به هیچ کس تکیه کرد ؛
یک جایی باید تکیه گاه ِ دیگری باشی !
یک جایی خدا رو صدا میزنی تا شاید دلش بسوزه ، تکیه گاهت بشه .
اما بهتره خودت محکم با صورت بخوری زمین ، و صدای ِ خورد شدن ِ استخوان هاتو بشنوی ،
تا به کسی تکیه کنی که پشتت رو خالی کنه و بعد صدایی بگه : "ببخشید "
روزها زوال رفت و روزگار همین ماند !
تو دل داری .
دل ِتو هم می گیرد .
دلِ تو هم می شــــکند .
همچنان که نیستی ٬ آرزوی نیستی دارم ...
یکی گفت : عشق با فراغ ِ معشوق عجین است ؛
و وصل یعنی زوال ِ عشق !
تو باور نکن ...
به وجودت سوگند ٬ این نوشته ها ، با خط ِّ کوفی نیست .
نظرات شما عزیزان: